نبض بورس در مهِ ابهام؛ جایی که اعتماد می‌لرزد

تالار بورس ایران

معصومه عرب_ در دل تالار پرهیاهوی بورس، عددها می‌رقصند و نمودارها بالا و پایین می‌روند؛ اما در زیر این رقص داده‌ها، گاهی اعتماد می‌لرزد. سرمایه‌گذار خردی که صبح با امید به مانیتور خیره می‌شود، شاید نداند در پشت پرده‌ی این عددها، ساز ناکوک ساختارها نواخته می‌شود.
بازار سرمایه ایران، همانند دریاچه‌ای است که سطح آن آرام است، اما در عمقش گرداب‌هایی پنهان دارند.

یکی از این گرداب‌ها، نارسایی در نظارت و شفافیت اطلاعاتی است. بر اساس داده‌های پژوهش‌های دانشگاهی داخلی و بین‌المللی، حدود نیمی از شرکت‌های بورسی گزارش‌های مالی خود را با تأخیر منتشر می‌کنند. این یعنی بخش عمده‌ای از تحلیل‌گران، تصمیم خود را نه بر پایه واقعیت، بلکه بر موج شایعه می‌گیرند. در چنین شرایطی، «اعتماد»، به جای سرمایه، نخستین قربانی بازار می‌شود.

نکته‌ی دوم، تمرکز بیش از حد بر شاخص کل است؛ عددی که به‌ظاهر سلامت بازار را نشان می‌دهد، اما در عمل، میانگینی است از چند نماد بزرگ که لزوماً نماینده‌ی کل بازار نیستند. وقتی شاخص کل لبخند می‌زند، ممکن است صدها سهم کوچک در سکوت افت کنند.
این همان «دروغ سفید شاخص‌ها»ست؛ جایی که اعداد، به‌جای آینه‌ی واقعیت، نقاب می‌پوشند.

از منظر ساختاری، بورس ایران هنوز در مرحله‌ی گذار از بازار سنتی به بازار داده‌محور است. در بسیاری از کشورها، الگوریتم‌های معاملاتی، شفافیت گزارشگری بلادرنگ و دسترسی عمومی به داده‌ها، باعث افزایش کارایی و کاهش هیجان‌های غیرمنطقی شده است. در ایران اما، نبود شفافیت بلادرنگ باعث شده بورس بیشتر از آنکه به آینه‌ی اقتصاد شباهت داشته باشد، به صحنه‌ی تئاتر شباهت پیدا کند.

راه اصلاح این مسیر از دو دروازه می‌گذرد:

شفافیت داده‌ای: ایجاد سامانه‌ی بلادرنگ برای گزارش‌دهی مالی و معاملاتی شرکت‌ها.

آموزش عمومی: افزایش سواد مالی مردم تا بازار از حالت «گله‌محور» به رفتار «تحلیلی» تغییر یابد.

اگر سرمایه‌گذار بداند که هر عدد، روایتی از عملکرد واقعی است، دیگر از موج‌های مقطعی نمی‌ترسد. اعتماد، سرمایه‌ای است که اگر برگردد، بازار نیز احیا خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *